بازدید امروز : 55
بازدید دیروز : 408
یه روز شیره که سلطان جنگل بود می خواست بره استراحت و غضنفر رو می ذاره جانشین خودش .
غضنفر روز اول به روباهه میگه کلات کو؟
روباه می گه بابا روباه کلاه نمی ذاره.
غضنفر هم قاطی میکنه میگیره روباه رو میزنه
روز دوم هم غضنفر به روباه میگه کلات کو؟
روباه می گه بابابه خدا روباه کلاه نمی ذاره.
غضنفر دوباره قاطی میکنه و روباه رو میزنه
روباه ناراحت می شه و می ره به شیره قضیه رو میگه.
شیر هم میره به غضنفر می گه خوای تو این ها رو بزنی یه بهونه خودت ردیف کن مثلا بگو: برام برو یه بسته سیگار مگنا بخر. اگه مگنا سفید خرید.بگو چرا سفید خریدی؟.اگه مگنا قرمزخرید. بگو چرا قرمز خریدی؟
غضنفر فردا به روباه میگه برو برام یه بسته سیگار مگنا بخر.
روباه میگه سفید یا قرمز؟
غضنفر می گه کلات کو!!!
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
لینک دوستان
MnaoM
فهرست موضوعی یادداشت ها
بایگانی
اشتراک